سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بدترینِ برادرانت، کسی است که تو را به مدارانیازمند کند و به عذرخواهی ناچارت سازد . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :10
بازدید دیروز :16
کل بازدید :97543
تعداد کل یاداشته ها : 78
103/2/16
11:32 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
لی لی[911]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
upturn یعنی تغییر مطلوب خورشید تابنده عشق ###@وطنم جزین@### گل رازقی لیلای بی مجنون عشق سرخ من برادرم ... جایت همیشه سبز ... عکس و مطلب جالب و خنده دار پارمیدای عاشق hamidsportcars مـــــــــبـــــلِّـــــغ اســـــلــــام مــــــحـــــمـــــــدی شقایقهای کالپوش سکوت ابدی بلوچستان هم نفس ♥هر شب چو ماهتاب به بالین من بتاب♥ ► o▌ استان قدس ▌ o ◄ وبلاگ شخصی حامد ذوالفقاری آموزش رباتیک در کرج,رباتیک,ربات,رباتیک البرز,صنایع رباتیک آراد مقاله+آموزش+اخبار تازه ها یا د د اشت ها ی شخصی خو د م . ..:.:.سانازیا..:.:. امامزاده میر عبداله بزناباد برترین لحظه ها سفیر دوستی تنهایی......!!!!!! کلبهء ابابیل هستی تنهاااااا..... .: شهر عشق :. پیامنمای جامع ܓღ فـــرقــ بــیــنـــ عـشــقــ و دوسـت داشــتــنــ ایران اسلامی ღღتبسمـــــیـ بهـ ناچارღღ عکس های عاشقانه منطقه آزاد احمد چاله پی محمدمبین احسانی نیا ستاره سهیل اندیشه های من *bad boy* مشاوره - روانشناسی The best of the best دل شکسته یکی هست تو قلبم.... Dark Future S&N 0511 عشق ترخون Manna دریایی از غم Deltangi علمدار بصیر مبانی اینترنت صدای سکوت پسران علوی - دختران فاطمی *عشق و جزا* تعمیرات تخصصی پرینترهای لیزری رنگی ومشکی وفکس وشارژکارتریج درمحل بزرگترین سایت خنده بازار عمارمیاندواب مهاجر جیغ بنفش در ساعت 25 نت سرای الماس اس ام اس مردود تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم خاطرات من و دکترم I AM WHAT I AM من،منم.من مثل هیچکس نیستم همای رحمت باور من...!!! Tarranome Ziba ولایت دات کام ویژه نامه حسبان پردیس دختر و پسرای ایرونی زمزمه ی کوچه باغ شاه تور هفته نامه جوانان خسروشهر غزلیات محسن نصیری(هامون) هر چی تو دوست داری *دنـیــــای مـــــــن :) * وفا عشق پاک دوستانه xXx عکسدونی xXx دل نوشته های مائده « « عاشقی » » کشاورزی نوین بندر میوزیک نقاشی های الیکا یحیایی آزاد pink love اصولی رایانه محسن حیدری ستاره خاموش شاسوسا منتظران مهدی(عج) شَبـَــــــــــــــکَة المِشـــــــــــــکاة الإسلامیــــــــــة یک عاشقانه ی ساده برای من...... ایرانیان ایرانی پایــــــگاه اطــــــلاع رســــــــانی قـتــــلیــــش خنده بازار 2 مشق عشق ناز باشگاه پرواز سکوت پرسروصدا عشق تابینهایت من و تو...ما فرهنگی آشنایی خــــــــــــــــاطــــــــــــره هـــا دلو بزن به دریا عشق بزرگ ترین دروغ دنیاست جوک بی ادبی ، جوک بی تربیتی .::.تنها ترین دوست!واسه همیشه.::. بهار عشق عشق بزرگ ترین دروغ دنیاست دل شکسته یاس... نبض شاه تور *(حرفهای نگفته)* Hunter تجربه های مربی کوچک ღ♥ღ من و تو ღ♥ღ باران قدیسان مرگ یاور 313 غریبه ghamzade آخرین اخبار شرکت های مربوط به موبایل ***رویا*** متالورژی_دانلودکده ی مهندسی متالورژی Rikhtegari.ir علم نانو در زندگی بی تو میمیرم... ستاره سهیل صدای مردم نی ریز delshekasteh ❤خاکســـــــتر عشـــق❤ بهترین دوست داستان یک روز مجاهد69 آزاد اندیشان خـــــستــــــــــــه امـــــــــــــــــ *دنیای یخی* یادداشتهای پراکنده دکتر ستوده شکارچی لحظه ها مناجات با عشق فهادانــ بیاببین چیه؟ از یک انسان غم صداقت دانستنی های جهان مریم بانو جوجو جدیدترین و جالب ترین رویداد ها در بروزترین وبلاگ(خوش آمدید) زندگی زیباست اما... متن ترانه ماندگارترین آهنگ های ایرانی روان شناسی کودک دستنوشته فقط من برای تو update your science ..::.. رنــــگــیـــن کــــــمــــان ..::.. کسب در آمد آسان از اینترنت *وبلاگ من* sadaf*love*live کلبه ساکت خیال هیئت حضرت زهرا(س)شرفویه @sara@ ME&YOU یک خنده ی رومانتیک/بایه وبلاگ آنتیک با من باش بازی زندگی تک صلیب عشق بروبچ زابل من + تو = ما عشق اول11 به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید هر چه میخواهی این جا هست تنهایی .... دلم گرفته کـــــــــــــمــــــــــــــــــــــــــک جیگر نامه گاهنامه زیست خطـــــــ خطی * امام مبین * افسانه ی دونگ یی آژانس مسکن عمادی ارون به خدا سپردمت ما برای هم نبودیم سکوت شبانه سه ثانیه سکوت جوک و خنده یه دختر تنها دهاتی دکتر علی حاجی ستوده مسائل شیطان پرستی در ایران و جهان قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی پسری ازنسل امروز پرسپولیس دوست فقط و فقط خواننده ها خریدار غروب Romance رویای زیبا ... هر چی بخوای REAL 2 فروشگاه اینترنتی نشریه ی دوستی شعبه یک وبلاگ صدف= عشق طلاست عشق نردبانی برای لمس رویا ها عاشق تنها.... به نام خدایی که در این نزدیکیست آرش...پسر ایده آل من روانشناسی جالب جالب اما خواندنی فراق یار از دوجین خوشگل تر وفا فقط برای او موسیقی و سنتور نوازی نوین تنهایی من عشق طلاست تک شاخ عشق آبی های لندن wanted عشق ،غم ،تنهایی جوجواستان پسر شمالی sina عروسک دو راهی عشق music 90 یه دختر تنها کهکشان Networkingbest روژمان ورزش مطالب مذهبی درباره ی رپ و دوست شدن با شما تعمیر و نگهداری هواپیما&اطلاعت عمومی پسر تهرونی قدیسان مرگ فقط خدا معماری نوین آرنیکان جـــــوکیـ ـها کفر نامه کارو طراحی چهره تقدیم به عشقم چشمهای نقره ای Violin MUSIC تنهای اول
  

پسره 8 سالشه از باباش تبلت میخواد

والا ما 8 سالمون بود دستمونو گاز میگرفتیم

که جاش بمونه شبیه ساعت مچی بشه

به قدری کیف میکردیم انگار ساعت سواچ دستمونه

.

.

.


جمعه یعنی تلویزیون سیاه سفید 21 اینچ پارس ، گزارش هفتگی ، بوی نم ، مشق های ننوشته …

این تعریف از جمعه هیچوقت از سرم بیرون نمیره !

.

.

.


یکی از وحشتناک ترین لحظه های دوران مدرسه این بود که صبح دیر برسی مدرسه و ببینی هیچ کسی توی حیاط نیست …

.

.


.

.


شما یادتون نمیاد ، دبستان که بودیم وقتی معلممون میگفت “یه خودکار بدید به من” ؛ زیر دست و پا همدیگه رو له و لورده میکردیم تا زودتر برسیم و معلم خودکار ما رو بگیره …

.

.

.


ما فق?ر بود?م م?خواس?م توپپ?ست?ک? دو??ه کن?موام?ساد?م ?ه توپ? سو?خ بشه و پاره ش کن?م … اونایی که پولدار بودندوتا توپ نوم?گرفتن ?ک?و پاره م?کردن !!!

.

.

.


یادش بخیر بچه که بودیم از این فرفره کاغذیا درست میکردیم و میدویدیم تا بچرخه ؛ بعضی وقتا هم که دیوارو نمیدیدیم و با سر میرفتیم توی دیفال …

.

.

.

بی سرو صدا ، وسایلتونو جمع کنین با صف بیاید برید توو حیاط ؛ معلمتون نیومده

یکی از ناگهانی ترین و سورپرایز کننده ترین جملات دوران مدرسه …

.

.

.


شما یادتون نمیاد اونوقتا شعر “قسم به اسم آزادی” از تلویزیون پخش میشد باهاش غلط غلوط میخوندیم تا میرسید به جای “همه به پیش … به یکصدا …”

یه دفعه به تقلید از خواننده هاش اوج میگرفتیم و با شور داد میزدیم “جامدادی عزیز ما” !

.

.

.


یادش بخیر قدیما تلویزیون که کنترل نداشت یکی مجبور بود پایین تلویزیون بخوابه با پاش کانالها رو عوض کنه …

.

.

.


یادش بخیر ، اون قدیما وقتی چسب نواری کم میاوردیم از جلد کتابامون می کندیم …

.

.

.


مامانم که شیشه پاک کن میخرید ، لحظه شماری میکردم تا اون ماده ی داخلش تمومه بشه بعد توش آب پر کنم بازی کنم …

این بلند مدت ترین برنامه ریزی بود که تو بچگی انجام میدادم !!!

.

.

.


یادش بخیر یه برگ از درخت میکندیم میذاشتیم رو دستمون با اون یکی دست محکم میزدیم روش میترکید کلی حال میکردیم !

.

.

.


یادتونه قدیما موقع پخش فوتبال میگفتن “کسانی که تلویزیون سیاه سفید دارن بازیکنای مثلا پرسپولیس رو به رنگ تیره میبینن” ؟؟؟ 

.

.

.


کیا یادشونه وقتایی که معلم میخواست سوال بپرسه پاک کنمونو مینداختیم زیر میز که بریم بیاریمش و تو تیررس نگاه معلم نباشیم ؟

.

.

.


بچه که بودیم هرجا خوابمون میبرد ، صبح توی تخت خودمون بیدار میشدیم …

.

.

.


شما ?ادتون نم?اد بچه که بودیم ، روزها رو میشمردیم تا جمعه برسه تا با ناهار نوشابه بخوریم …

یه شیشهی کامل تو یه لیوان کهتاسرش یخ باشه .

.

.

.

.


یادش بخیر اون موقعی که شلوار مکانیک مد شده بود و همه پسرا میپوشیدن …

.

.

.


بچگیا تفریحمون این بود که وقتی جوراب می پوشیدیم و پامو روی فرش می کشیدیم و به یه نفر دیگه دست میزدیم تا جرقه بزنه !!!

.

.

.


یادش بخیر قبل از برنامه کودک که ساعت پنج بعد از ظهر شروع میشد ، اول بیست دقیقه عکس یک گل رز بود با آهنگ بعد اسامی گمشدگان بود با عکساشون که وحشتی توی دلمون مینداخت که این بچهها چه بلایی سرشون اومده ؟ 

آخر برنامه هم نقاشی های فرستاده شده بود که همش رنگ پریده بود و معلوم نبود چی کشیدن … تازه نقاشی هارو یه نفر با دست میگرفت جلوی دوربین ، دستش هم هی میلرزید !

آخرش هم : تهران ولیعصر خیابان جام جم ساختمان تولید طبقه دوم ، گروه کودک و نوجوان …

.

.

.


دهه شصت یعنی :

یعنی بیدار شدن با بوی نفت بخاری نفتی

یعنی صف کیلومتری نون

یعنی آتاری و میکرو

یعنی برنج کوپنی

یعنی فخرفروختن با کتونی میخی

یعنی تلویزیون سیاه و سفید

یعنی آدامس خروس نشان

یعنی کارت بازی با دمپایی

یعنی کپسول بوتان و پرسی

یعنی نوار کاست

یعنی بوی نفتالین لای رختخواب

یعنی خریدن لبو و لواشک از سر کوچه ی مدرسه

یعنی سوختگی نارنجی رنگ بلوز کاموایی

یعنی نیمکت سه نفره

پوشیدن لباس داداش بزرگه

یعنی ساختن آدم برفی با لگن حموم

یعنی بوی نم زیر زمین

یعنی چوبین و برونکا

یعنی تیله بازی

یعنی اشکنه و خشیل

قاشق زنی تو چهارشنبه سوری

عاشق شدن از پس پرده حیا و شرم

یعنی صدای آژیر قرمز

یعنی سریال اوشین

دهه شصت یعنی من

یعنی تو

یعنی ما


92/1/26::: 12:0 ص
نظر()
  
  
In Life, Do not Forget ... 

To travel

 

...To read


...To be a child

 

.....To be creative
 

...To have a friend


...And...you"ve got another way of seeing
 

...To ... visit friends/ relatives more often
 

...To enjoy...


...To have a sense of humor


...To love a song


...To love life
 

...TO LOVE!!!
 
اگر سفر نکنی
اگر کتابی نخوانی
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی
اگر از خودت قدردانی نکنی
به آرامی آغاز به مردن می‌کنی
 
زمانی که خودباوری را در خودت بکشی
وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند
به آرامی آغاز به مردن می‌کنی

اگر برده عادات خود شوی
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی
اگر رنگهای متفاوت به تن نکنی
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی
تو به آرامی آغاز به مردن میکنی

اگر از شور و حرارت
از احساسات سرکش
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامی‌دارند،
و ضربان قلبت را تندتر می‌کنند
دوری کنی.
تو به آرامی آغاز به مردن می‌کنی

اگر هنگامی که با شغلت‌ یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نکنی
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی
اگر ورای رویاها نروی
اگر به خودت اجازه ندهی
که حداقل یک بار در تمام زندگیت ورای مصلحت‌اندیشی بروی

امروز زندگی را آغاز کن
امروز مخاطره کن
امروز کاری کن
نگذار که به آرامی بمیری
شادی را فراموش نکن

91/12/26::: 8:44 ع
نظر()
  
  

 

 
سور به معناى میهمانى و جشن مى باشد
 اما چرا چهارشنبه سورى و چرا آتش برافروختن و چرا از روى آتش پریدن؟ ?
 
براساس سروده هاى پیروز پارسى، حکیم فردوسى، سیاوش فرزند کاووس شاه در هفت سالگى مادر را از دست مى دهد. پادشاه همسر دیگر را برمى گزیند، سودابه که زنى زیبا و هوسباز بود عاشق سیاوش مى شود:
 
یکى روز کاووس کى با پسر
نشسته که سودابه آمد ز در
زنـاگـاه روى سیاوش بدید
پراندیشه گشت و دلش بردمید
زعشق رخ او قرارش نماند
همه مهر اندر دل آتش نشاند
 
سودابه در اندیشه بود تا به گونه اى سیاوش را به کاخ خویش بکشاند، دختر زیبا و جوان خود را بهانه حضور سیاوش کرده و او را فرا خواند:
 
که باید که رنجه کنى پاى خویش
نمائى مرا سرو بالاى خویش
بیاراسته خویش چون نوبهار
بگردش هم از ماهرویان هزار
 
آنگاه که سودابه سیاوش را در کاخ خویش یافت به او گفت:
 
هر آنکس که از دور بیند ترا
شود بیهش و برگزیند ترا
زمن هر چه خواهى، همه کام تو
بر آرم ، نپیچم سر از دام تو
من اینک به پیش تو افتاده ام
تن و جان شیرین ترا داده ام
 
سودابه پس از این که از مهر و عشق خود به سیاوش مى گوید و همزمان به او نزدیک مى شود. ناگاه او را در آغوش کشیده و مى بوسد
 
سرش تنگ بگرفت و یک بوسه داد
همانا که از شرم ناورد یاد
رخان سیاوش چو خون شد ز شرم
بیاراست مژگان به خوناب گرم
چنین گفت با دل که از کار دیو
مرا دور داراد کیوان خدیو
نه من با پدر بى وفائى کنم
نه با اهرمن آشنائى کنم
 
سیاوش با خشم و اضطراب و دلهره به نامادرى خود گفت:
 
سر بانوانى و هم مهترى
من ایدون گمانم که تو مادرى
 
سیاوش خشمناک از جاى برخاسته و عزم خروج از کاخ سودابه را کرد.
سودابه که از برملا شدن واقعه بیم داشت داد و فریاد کرد و درست بسان افسانه یوسف و زلیخا دامن پاره کرده و گناه را به سیاوش متوجه کرد …
بارى سیاوش به سودابه مى گوید که پدر را آگاه خواهد کرد:
 
از آن تخت برخاست با خشم و جنگ
بدو اندر آویخت سودابه چنگ
بدو گفت من راز دل پیش تو
بگفتم نهانى بد اندیش تو
مرا خیره خواهى که رسوا کنى؟
به پیش خردمند رعنا کنى؟
بزد دست و جامه بدرید پاک
به ناخن دو رخ را همى کرد چاک
برآمد خروش از شبستان اوى
فغانش زایوان برآمد بکوى
 
در پى جار و جنجال سودابه، کیکاووس پادشاه ایران از جریان آگاه شده و از سیاوش توضیح خواست سیاوش به پدر گفت که پاکدامن است و براى اثبات آن آماده است تا از تونل و راهرو آتش عبور کند. سیاوش گفت اگر من گناهکار باشم در آتش خواهم سوخت و اگر پاکدامن باشم از آتش عبور خواهم کرد
 
سیاوش بیامد به پیش پدر
یکى خود و زرین نهاده به سر
سیاوش بدو گفت انده مدار
کزین سان بود گردش روزگار
سیاوش سپه را بدا نسان بتاخت
تو گفتى که اسبش بر آتش بساخت
زآتش برون آمد آزاد مرد
لبان پر ز خنده برخ همچو ورد
چو بخشایش پاک یزدان بود
دم آتش و باد یکسان بود
سواران لشکر برانگیختند
همه دشت پیشش درم ریختند

سیاوش به تندرستى و چاپکى و چالاکى به همراه اسب سیاهش از آتش عبور کرد و تندرست بیرون آمد.
 
یکى شادمانى شد اندر جهان
میان کهان و میان مهان
سیاوش به پیش جهاندار پاک
بیامد بمالید رخ را به خاک
که از نفت آن کوه آتش پَِـرَست
همه کامه دشمنان کرد پست
بدو گفت شاه، اى دلیر جهان
که پاکیزه تخمى و روشن روان
چنانى که از مادر پارسا
بزاید شود بر جهان پادشا
سیاوخش را تنگ در برگرفت
زکردار بد پوزش اندر گرفت
مى آورد و رامشگران را بخواند
همه کام ها با سیاوش براند
سه روز اندر آن سور مى در کشید
نبد بر در گنج بند و کلید!
 
این اتفاق و آزمایش عبور از آتش در بهرام شید (سه شنبه) آخر سال روى داده بود و از چهارشنبه تا ناهید شید (جمعه یا آدینه) جشن ملى اعلام شد و در سراسر کشور پهناور ایران به فرمان کیکاووس سورچرانى و شادمانى برقرار شد و از آن پس به یاد عبور سرفرازانه سیاوش از آتش همواره ایرانیان
 واپسین شبانه بهرام شید (سه شنبه شب) را به یاد سیاوش و پاکى او با پریدن از روى آتش جشن مى گیرند
-- D.P --
 به گهواره عریان همانسان به خاک 
چه مؤمن چه کافر چه انسان چه پاک 
خوش آنی که شادی به تن جامه دوخت 
نپنداشت مال و منالش ملاک

  
  
میگویند در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی میکرد که از درد چشم خواب بچشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزریق کرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود. وی پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یک راهب مقدس و شناخته شده میبیند.

وی به راهب مراجعه میکند و راهب نیز پس از معاینه وی به او پیشنهاد که مدتی به هیچ رنگی بجز رنگ سبز نگاه نکند.وی پس از بازگشت از نزد راهب به تمام مستخدمین خود دستور میدهد با خرید بشکه های رنگ سبز تمام خانه را با سبز رنگ آمیزی کند.

همینطور تمام اسباب و اثاثیه خانه را با همین رنگ عوض میکند. پس از مدتی رنگ ماشین ، ست لباس اعضای خانواده و مستخدمین و هر آنچه به چشم می آید را به رنگ سبز و ترکیبات آن تغییر میدهد و البته چشم دردش هم تسکین می یابد. بعد از مدتی مرد میلیونر برای تشکر از راهب وی را به منزلش دعوت می نماید. راهب نیز که با لباس نارنجی رنگ به منزل او وارد میشود متوجه میشود که باید لباسش را عوض کرده و خرقه ای به رنگ سبز به تن کند. او نیز چنین کرده و وقتی به محضر بیمارش میرسد از او می پرسد آیا چشم دردش تسکین یافته ؟ مرد ثروتمند نیز تشکر کرده و میگوید :" بله . اما این گرانترین مداوایی بود که تاکنون داشته."مرد راهب با تعجب به بیمارش میگوید بالعکس این ارزانترین نسخه ای بوده که تاکنون تجویز کرده ام. برای مداوای چشم دردتان، تنها کافی بود عینکی با شیشه سبز خریداری کنید و هیچ نیازی به این همه مخارج نبود.



برای این کار نمیتوانی تمام دنیا را تغییر دهی ، بلکه با تغییر چشم میتوانی دنیا را به کام خود درآوری. تغییر دنیا کار احمقانه ای است اما تغییر چشم ارزانترین و موثرترین روش میباشد.

91/11/15::: 5:21 ع
نظر()
  
  
<      1   2   3   4   5   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ *آشنایی با 16 میوه لوکس و عجیب غریب (+تصاویر)* ازجمله:1 – Rambutan رامبوتان 2 – Jackfruit جاک فروت یا جاکویرا 3 – Passion Fruit پاشن فروت 4 – Lychee لیچی و ....
+ تو زیر زمین داشتم مشروب میگرفتم مامان بزرگم دادمیزنه پاشو که بسیج اومده ! . . . . . . هرچی بود و خالی کردم تو چاه اومدم بالا میگه به گوشیت بسیج اومده !! تا شب به افق خیره بودم :|
+ اگه تو ام مثله من مدیونشی لایک کن.. . . . . . . . . خدا
+ گفت و گوی دو دختر که امروز تو تاکسی شاهدش بودم : . . .... . . . . - میگم نرگس فرق سرچ با دانلود چیه؟؟ + فرق خاصی نداره سرچ مال تبلته ولی دانلود مال لپ تاپه !!! - خوب معنی دوتاشون چی میشه؟؟ + فکر کنم همون اینترنت خودمون باشه !!! - وای نرگس تو مخ کامپیوتری ..........
+ دوستان یه سوال راجع به ازدواج داشتم : . . . خرید مودم وایرلس با خانواده داماده یا عروس؟
+ ای کسانی که فکر می کنید از دماغ فیل افتاده اید . . . . . . . . . . بدانید و آگاه باشید که در نظر ما پاپ کورنی بیش نیستید
+ سلام خوبی؟ ببخشید ولی 1سوال جنسی دارم که از کسی نمی تونم بپرسم فقط خودت می تونی کمکم کنی میخوام بدونم جنس شلوارت چیه؟
+ مامانم اومده میگه: . . . . . . . . . . . یه پست سرکاری بذار چهارتا فحش به عمت بدن.... بخندیم.
+ دیوونه شدم از بس که خیره شدم به عکس روی دیوار . . .. . . . . . . . . چقدر سخته آدم اینقدر به عکس خودش نگاه کنه اما هیچ نقطه ضعفی پیدا نکنه :|
+ هنوزم منتظرم یه روز یه خانومو آقای پولداری از خارجه بیان خونمون بعد مامانم بگه عزیزم ما تا حالا بهت دروغ گفته بودیم . . . . . . . . . . اینا پدر و مادر واقعیِ تو هستن