با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+*جهل امريست ذاتي که با هيچ صراطي راهش تغيير نميکند*
فردي مسلمان يک همسايه کافر داشت
هر روز و هر شب با صداي بلند همسايه کافر رو لعن و نفرين مي کرد :
خدايا ! جان اين همسايه کافر من را بگير و مرگش را نزديک کن (طوري که مرد کافر مي شنيد)
زمان گذشت و آن فرد مسلمان بيمار شد.
ديگر نمي توانست غذا درست کند ولي در کمال تعجب غذايش سر موقع در خانه اش حاضرمي شد.
مسلمان سر نماز مي گفت خدايا ممنونم که بنده ات را فراموش نکردي و غذاي من را در خانه ام حاضر و ظاهر مي کني و لعنت بر آن کافر خدا نشناس ... !
روزي از روزها که خواست برود غذا را بر دارد، ديد اين همسايه کافرِ است که غذا برايش مي آورد.
از آن شب به بعد، مسلمان سر نماز مي گفت :
*خدايا ممنونم که اين مرتيکه شيطان رو وسيله کردي که براي من غذا بياورد.*
*من تازه حکمت تو را فهميدم که چرا جانش را نگرفتي!* - ♂IPS/IDS♀
جهل امريست ذاتي که با هيچ صراطي راهش تغيير نميکند - ♂IPS/IDS♀
+معلم، شاگرد را صدازد تا انشاءاش رادرباره علم بهتراست يا ثروت بخواند.پسر با صدايي لرزان گفت: ننوشتيم آقا..!
پس از تنبيه شدن باخط کش چوبي، او درگوشه کلاس ايستاده بود و در حالي که دستهاي قرمز و بادکردهاش را به هم ميماليد، زير لب ميگفت:آري! ثروت بهتر است چون ميتوانستم دفتري بخرم وبنويسم
+زني مشغول درست کردن تخم مرغ براي صبحانه بود.
ناگهان شوهرش سراسيمه وارد آشپزخانه شد و داد زد : مواظب باش ، مواظب باش ، يه کم بيشتر کره توش بريز….
واي خداي من ، خيلي زياد درست کردي … حالا برش گردون … زود باش
بايد بيشتر کره بريزي … واي خداي من از کجا بايد کره بيشتر بياريم ؟؟ دارن ميسوزن مواظب باش ، گفتم مواظب باش ! هيچ وقت موقع غذا پختن به حرفهاي من گوش نميکني … هيچ وقت!! برشون گردون ! زود باش !
ديوونه شدي ؟؟؟؟ عقلتو از دست دادي ؟؟؟ يادت رفته بهشون نمک بزني … نمک بزن … نمک …
زن به او زل زده و ناگهان گفت : خداي بزرگ چه اتفاقي برات افتاده ؟! فکر ميکني من بلد نيستم يه تخم مرغ ساده درست کنم؟
شوهر به آرامي گفت : فقط ميخواستم بدوني وقتي دارم رانندگي ميکنم، چه بلائي سر من مياري! - ♂IPS/IDS♀
+کتري مثل مادر شوهره مدام در حال جوشيدن!
عروس مثل قوريه که با جوشيدن کتري اونم کم کم داغ ميشه!
پسر مثل استکانه نصفشو کتري و نصفشو قوري پر ميکنه!
خواهر شوهرم مثل قاشق چاي خوريه مياد به هم ميزنه و ميره :)))))
+عاقا يه چيزي بدجور ذهنمو در گير کرده ، به اين دوتا ضرب المثل دقت کنيد :
*حالا طرف يه شکري خورد !!!*
*ببخشيد ميون کلامتون شکر !!!*
آيا معني شکر در دو جمله يکي است ؟؟؟
آيا با گفتن جمله دوم به ما توهين ميشه ؟؟؟